توپهای پسری یم
این توپ رو تابستون وقتی ائل گلی رفته بودیم برای پارسایی گرفتیم ولی وقتی آوردیمش خونه تازه فهمیدیم عجب اشتباهی کردیم چون توپه خیلی سنگین بود و وقتی پارسا میخواست باهاش بازی کنه بد جوری صدا میداد و برای همسایه ها مزاحمت ایجاد میکرد اینه که جیمش کردیم ؛ گذشت تا چند روز پیش تو فروشگاه لوازم پلاستیکی چشم پارسایی به این توپ دومیه (اسفنجیه)خورد و با حسرت گفت: "آه ه ه ه مامانی ای کاش منم یه توپ داشتم"
کیه که بتونه در مقابل این آه دووم بیاره؟! اون اسفنجیه حاصل اون آهه است
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی